چندي پيش خبري در سايت باشگاه خبرنگاران منتشر شد مبني بر فعاليت هاي پوششي«رکسانا شاپور» به عنوان مأمور سرويس جاسوسي MI6 در ايران که با عنوان پوششي «مدير روابط عمومي سفارت انگليس در تهران» وهمکار بي بي سي صورت مي گرفت (خبر مورخ 2/2/1391 تحت عنوان:افشاگري در مورد فعاليتهاي يک عنصر ويژه MI6 در تهران )نقش او در اغتشاشات سال 1388 که با مأموريت سفارت انگليس صورت مي گرفت و اعترافات حسين رسّام در بازجويي ها ، موجب شد که با شکست فتنه 88 ، رکسانا شاپور نيز بلافاصله از کشور فرار نموده و به دامان ماموريت دهندگان اصلي در لندن پناه برد.
انتشار آن خبر بازتابهاي وسيعي در پي داشت و باشگاه خبرنگاران را با تماس هاي متعددي از طرف برخي سازمان ها و موسسات پژوهشي و افرادي که اطلاعاتي در مورد او داشتند مواجه ساخت (اعم از اقوام ،همکاران سابق ، همسايگان و آشنايانش) تا آنجا که علاوه بر داخل کشور ، چندين تماس از انگلستان ،امارات و آمريکا داشتيم و هر يک از تماس ها ، برگي از پرونده اين زن هزار چهره را ورق مي زد و گوشه اي از زندگي عجيب او را روشن مي ساخت و يا ابهامي جديد ايجاد مي کرد و معلوم بود که برخي ابهام آفريني ها ،کاملاً حساب شده و هدفمند صورت مي گرفت و نقش رد گم کني ايفا مي کرد.
مجموعه واکنش ها و بويژه تماس هاي مرموزي که با هدف گم کردن ردها و سوابق رکسانا شاپور صورت مي گرفت ،باشگاه خبرنگاران را وا داشت تا تيمي پژوهشگر را به بررسي و تحقيق پيرامون اين فرد بکار گيرد. دامنه تحقيقات تيم مورد نظر گسترده شد و جالب آن بود که هرچه تحقيقات گسترش پيدا مي کرد ، در کنار کسب اطلاعات جديد ابهامات ديگري نيز پديد مي آمد تا آنجا که پژوهشگران مذکور لقب «ميس لمبتون ايراني » را به نامبرده دادند! در ميانه راه ، گذرمان به يکي از مراکز معتبر مطالعاتي و پژوهشي کشور افتاد و معلوم شد که آن مرکز نيز در يکي از پروژه هاي تاريخ پژوهي خويش به نقش آفريني چند عنصر مرموز انگليسي – ايراني برخورد نموده و در حال تحقيق پيرامون يافته هاي مهم خود است. امتياز بزرگ آن مرکز دسترسي به برخي مراکز اسناد معتبر کشور بود که باشگاه بدانها دسترسي نداشت.
اگر باشگاه خبرنگاران کپي کوچک شده ميس لمبتون گذشته را در نقش رکسانا شاپور فعلي يافته و در گزارش حاضر معرفي مي کند ، مرکز فوق الذکر نيز موفق شده بود مدل کاريکاتوريزه و تحقير شده چند شخصيت مهم و مرموز تاريخ معاصر را در کالبد افرادي پيدا کند که ماموريت يافته اند تا در زمان حاضر، همان نقش هاي مرموز و تکراري را ايفا کنند. مثلاً نقش «شاپور ريپورتر» تاريخي را در جسد فردي همچون کسري ناجي يافته است يعني کسي که حلقه اتصال فِرق انگليس ساخته همچون بهائيت، فراماسونري و صهيونيزم با ديگر گروه هاي اپوزيسيون و با شبکه هاي «من و تو» و بي بي سي است.
همچنين اگر در گذشته يک لمپن تمام عيار به نام شعبان جعفري (معروف به شعبان بي مخ) توسط ايادي بيگانه خلق و بکار گرفته شده بود، مشخص گرديد که نمونه امروزين لمپنيزم مورد نياز انگليسي ها در قالب فردي بنام صادق صبا (مدير شبکه بي بي سي فارسي) آفريده و بکار گرفته شده است. فردي که در زمينه فساد مالي به «صبا شعبده باز» معروف شده (کنايه از مهارت در جيب بري و در غايب کردن حاصل دزدي هايش از انظار) و در مفاسد اخلاقي ، هيچ حد و مرزي نسبت به همکاران و اطرافيان مؤنث خود نمي شناسد تا آنجا که رسوائي هاي حاصل از تجاوزش به پونه . ق ، شهره خاص و عام بوده و منجر به درخواست انتقال پونه از بي بي سي فارسي به بي بي سي جهاني يا به شبکه بهائي «من و تو» شده است.
همچنين است کشف نمونه آزمايشگاهي تقي زاده گذشته در «عنايت فاني» کادر برجسته بي بي سي فارسي امروز که خود داستاني طولاني و عجيب دارد که بايد به وقت خود مورد بررسي قرار گيرد.
نيز نقش خاص حسين باستاني در ايفاي نقش رابط (چه رابط داخل و خارج ، چه لندن و پاريس، چه برخي عناصر درون حکومت با اپوزيسيون و با سرويس هاي اطلاعاتي اروپايي).
از سويي وجود اطلاعات مکمّل نزد دو طرف و از سوي ديگر نياز متقابل باشگاه و مرکز پژوهشي فوق الذکر موجب انجام تبادلي مطلوب بين طرفين گرديد. بخشي از يافته هاي باشگاه خبرنگاران در اختيار آن مرکز پژوهشي قرار گرفت تا در تدوين پروژه اي که در دست انجام داشتند، بکار گرفته شود. از طرف ديگر ، بخشي از اطلاعات آنها پيرامون ارتباطات خاص « ميس لمبتون ايراني » در اختيار باشگاه قرار گرفت که در تدوين مجموعه حاضر ، به کار آمد.
باشگاه خبرنگاران در نظر دارد يافته هاي خود را در سلسله گزارش هايي منتشر نمايد و در عين حال پرونده را باز مي گذارد و از کليه کساني که اطلاعات يا سندي در مورد اين زن چند چهره و نيز عناصري همچون کسري ناجي، عنايت فاني، صادق صبا و حسين باستاني دارند ، تقاضا دارد اسناد و اطلاعات خود را در اختيار باشگاه خبرنگاران قرار دهند.
2- ميس لمبتون اصلي چه کسي بود و چه نقشي ايفا کرد؟
ميس لمبتون (1290 تا 1387 ه. ش) معروف به ملکة جاسوسي و کودتا، مادر جاسوسي و جاسوسان،انگليسي الاصل،ايران شناس و کسي که 60 سال از عمر خود را عليه ايران و بخش مهمي از آنرا در ايران سپري کرد. او که از مؤثرترين جاسوسان انگليسي در ايران شناخته شده ، از جمله عناصري بود که در تلاش براي انگليسي کردن حکومت محمدرضا پهلوي، در شرايطي که تنفّر عمومي در ايران عليه انگليس به اوج خود رسيده بود ، اقدامات مؤثري انجام داد. آنهم در زماني که رقباي آمريکائي و آلماني انگليس اقدامات همه جانبه اي براي بسط نفوذ خويش در ايران به منظور از ميدان به در کردن رقيب انگليسي خود به عمل مي آوردند.
وي در عزل رضاخان و جايگزيني محمدرضا نقشي عمده ايفا کرد و پس از به قدرت رسيدن محمدرضا از جمله کساني بود که شاه مخلوع از او حرف شنوي تمام عيار داشت و درباريان به دست بوس او مي رفتند. ميس لمبتون با طيف گسترده اي از به اصطلاح روشنفکران غرب زده و لائيک، حتي نوع کمونيستي آنها ارتباطات وسيعي برقرار کرده بود. اين زن از جمله افراد مؤثر در راه اندازي راديو فارسي بي بي سي بوده و بعد از راه اندازي نيز همکاري نزديک و گسترده اي با اين راديو داشت.
بخش مهمي از فعاليت هاي مارکسيستي در ايران ، زير نظر مستقيم لمبتون صورت مي گرفت و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي،فرار عدّة زيادي از چپي ها به انگلستان و اقامت در لندن (از جمله رهبران چريک هاي فدايي خلق) و همکاري آنها با بي بي سي مبتني بر آن سابقه همکاري هاي نزديک (و البته محرمانه) مي باشد.
ميس لمبتون در کودتاي 28 مرداد نقشي بسيار اساسي اما کاملاً حساب شده و بکلّي پنهان (برخلاف آمريکائي ها) ايفا کرد. او به همه جاي ايران سفر کرده ،بين بسياري از اقوام ايراني زندگي نموده و مطالعات عميق و دامنه داري در موضوع ايران شناسي انجام داده بود و نتيجه تحقيقات و مطالعات خود را تا 30 سال پس از بازنشستگي در اختيار سازمان هاي جاسوسي و افسران اطلاعاتي که عليه ايران فعاليت مي کردند ، قرار مي داد. به همين جهت نسلي قابل توجه از افسران اطلاعاتي و ديپلمات هاي انگلستان (حول هدف ايران) و گردانندگان قبلي و فعلي راديو و تلويزيون بي بي سي فارسي، تربيت شده او هستند.
3- دعوايي که منجر به کشف ميس لمبتون ايراني گرديد
انتشار خبر يکي از کلاه برداري هاي حرفه اي صادق صبا اگر چه در نوع خود بسيار مهم بود اما هيچگاه پيش بيني نمي شد که آن اتفاق به کشفيات بسيار بزرگي بينجامد. قصه از اين قرار بود که سايت بولتن نيوز در تاريخ 27 آبانماه 1390 خبري تحت عنوان «کلاه برداري بي بي سي فارسي از بيوه شاه سابق» منتشر نمود.
خلاصة خبر اين بود که فرح پهلوي براي ديدار از شبکه بي بي سي فارسي ابراز تمايل مي نمايد، مديريت شبکه جهاني بي بي سي با شرط محرمانه ماندن ديدار موافقت مي کند، فرح در هنگام ديدار پيشنهاد مي کند در ازاي کمکي دوميليون دلاري به شبکه بي بي سي (آنهم تحت عنوان دهان پرکن کمک به گسترش اطلاع رساني در ايران)، آن شبکه فيلم مستندي از زندگي نکبت بار او را توليد و پخش نمايد، صادق صبا بطور پنهاني به فرح مي گويد که آن مبلغ را به حساب شخصي او بريزد و در عوض،او ضمن توليد و پخش آن مستند، تصاوير فرح را به بهانه هاي مختلف از بي بي سي فارسي پخش نمايد. (اتفاقي که در همين روزها نيز و به بهانه بازگويي خاطرات فرح از سفر ملکه انگليس به ايران در 52 سال پيش ؟! حادث شد و چند بار تکرار شد)
پس از چانه زني طرفين بالاخره فرح با پرداخت محرمانه چهارصد هزار پوند به صادق نژاد موافقت و قسط اول آن (دويست هزار پوند) را واريز مي نمايد ، صادق صبا کار توليد مستند را به تيمي خارج از بي بي سي فارسي مي سپارد، مستندي که توليد و پخش مي شود نه تنها مورد رضايت فرح نبوده بلکه او را به شدت شاکي مي نمايد و قسط دوم را به صبا نمي دهد، دعوايي پنهان بين آنها (و بعداً اشرف پهلوي و ...) در مي گيرد و بقيه ماجرا...
اين دعوا ادامه داشت تا چندي بعد مشخص شد حلقه اتصال بيوه شاه مخلوع به صادق صبا، زني به نام رکسانا شاپور بوده است و ايضاً همين زن بوده که با دريافت کميسيون از طرفين ،امکان ديدار فرح از بي بي سي فارسي را فراهم کرده و هنگام ديدار نيز نقش دلال بين آن دو نفر را ايفا کرده است.
در آن خبر آمده بود که ملاقات فرح و صبا منجر به قراري محرمانه بين آن دو نفر مي شود. در اين هنگام اشرف (خواهر فاسد محمدرضا پهلوي) از انجام چنان معامله اي مطلع و او نيز درخواست مشابهي مي کند و صبا نيز گوش بُري مشابهي از او انجام مي دهد (دريافت وجهي کلان به عنوان کمک به بي بي سي فارسي ، بدون هيچ فايده اي براي آن پيرزن بدنام).
لذا ابتدا فرح پهلوي تصميم به شکايت از صادق صبا مي گيرد. اما به دليل پرداخت پنهاني و غيرقانوني پول به صادق صبا (يعني پرداخت رشوه به او) و نداشتن هيچگونه مدرکي از پرداخت مذکور،لذا از ارائه شکايت خودداري مي ورزد. از طرف ديگر ، طرح چنان شکايتي به معناي اقرار رسمي نسبت به پرداخت رشوه بود که علاوه بر رسوايي، آثار کيفري آن متوجه فرح پهلوي و رکسانا شاپور (دلال آن معامله) مي گرديد و اما جنجال حاصل از آن معامله و تبديلش به يک رسوايي تمام عيار موجب نگراني و انصراف صادق صبا از عمل به تعهدش در قبال اشرف مي شود. بدين ترتيب دعوايي سه جانبه (صبا ، فرح ، اشرف) شکل مي گيرد و هر سه طرف دعوا ، علاوه بر يکديگر ، رکسانا شاپور را عامل بروز اين رسوايي معرفي مي کنند.
اما رکسانا شاپور در اين شرايط درمانده نمي شود. هوش،نفوذ و ارتباطات ويژه اين زن هزار چهره بکار مي افتد و مشکل را (لااقل براي مدتي محدود) رفع و رجوع مي نمايد.« ميس لمبتون ايراني» که از برنامه و تاکتيک جديد و جاه طلبانه رضا پهلوي براي مطرح نمودن خويش بين اپوزيسيون مطلع شده بود ،اينرا به نيکي دريافته بود که تحقق رؤياي جديد ربع پهلوي دقيقاً به معناي نياز شديد و روزافزون او به رسانه هايي همچون بي بي سي فارسي و «شبکه بهايي من و تو» است. بنابراين اين بار وارد معامله اي با رضا پهلوي مي شود.
در اين معامله رکسانا از طرف صادق صبا متعهد مي شود که خدمات رسانه يي مورد نياز ربع پهلوي را از طريق شبکه هاي«من و تو» و بي بي سي فارسي تأمين نمايد و در عوض ، رضا پهلوي نيز رضايت مادر و عمه خود را جلب و آنها را از تعقيب صادق صبا برحذر دارد.
بدين ترتيب يک مشکل نفس گير صادق نژاد(صبا) لااقل موقتاً رفع مي گردد و از دست دو عفريته خاندان پهلوي (فرح و اشرف) رها مي شود. اما مشکل ديگري همچنان باقي مي ماند و آن «زير ذره بين رفتن رشوه هاي دريافتي صادق صبا» از طرف دستگاه هاي امنيتي ، قضايي ، مالياتي انگليس و مقامات بي بي سي جهاني مي باشد. بازهم ارتباطات رکسانا شاپور بايد بکار گرفته شود.